در سپیدهدمان تمدن، زمانی که بشر هنوز به رازهای ژرف بدن خویش پی نبرده بود، حکما و طبیبان با نگاه به طبیعت، تجربه نسلها، و مشاهده دقیق بدن انسان، دانشی بنیادین پدید آوردند که امروز آن را طب کهن مینامیم. دانشی که برخاسته از تعادل، مزاج، مزرعههای گیاهی، و تعامل انسان با طبیعت است. هزاران سال، طب کهن بهتنهایی بار سلامت بشر را به دوش کشید، اما امروز، با پیشرفتهای عظیم علمی و ظهور طب مدرن، این پرسش مطرح است: آیا طب کهن هنوز جایگاهی دارد؟ پاسخ روشن است: نهتنها دارد، بلکه میتواند نقش مکملی بیبدیل برای طب نوین ایفا کند.
طب کهن ، برخلاف نگاه مکانیکی و انداممحور برخی شاخههای طب نوین، به بدن انسان همچون مجموعهای یکپارچه از جسم، روان، روح و طبیعت پیرامون مینگرد. این نگاه کلنگر بهویژه در روزگاری که بیماریهایی چون اضطراب، بیخوابی، ضعف سیستم ایمنی و بیماریهای مزمن شیوع یافتهاند، جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
بسیاری از درمانهای نوین امروز، ریشه در مفاهیم و ترکیباتی دارند که قرنها پیش در متون طبی همچون «قانون» ابنسینا یا «الحاوی» زکریای رازی ذکر شدهاند. داروهایی که امروز در آزمایشگاهها استخراج میشوند، غالباً ردپای خود را در طبیعت و در طب کهن دارند. بهعنوان مثال، آسپرین از پوست درخت بید بهدست آمد، و بسیاری از داروهای ضدسرطان الهامگرفته از گیاهان دارویی طب کهن هستند.
از سوی دیگر، توصیههای تغذیهای طب کهن —همچون پرهیز از خوردن غذاهای سرد در فصول سرد، یا تقویت معده پیش از شروع به درمان هر بیماری—در مطالعات مدرن نیز نتایج مثبتی نشان دادهاند. پژوهشهای امروزی نقش مزاج، سبک زندگی، و حتی ساعتهای خواب را در سلامت عمومی بدن تأیید میکنند؛ اموری که طب کهن قرنهاست بر آنها تأکید دارد.
اما آنچه مهم است، رویکردی علمی، تطبیقی و هوشمندانه در ادغام این دو جریان بزرگ دانش پزشکی است. طب کهن بدون پژوهش، ممکن است گرفتار افسانه و خرافه شود؛ و طب نوین بدون در نظر گرفتن حکمت کهن، ممکن است از انسانیت و روح درمان فاصله بگیرد. امروز دیگر نباید از مقابله این دو سخن گفت، بلکه باید از مکالمه و همافزایی آنها سخن راند.
دانشگاهها، مراکز درمانی، و نهادهای سلامت در سراسر جهان بهتدریج در حال گشودن درهای جدیدی هستند؛ درهایی بهسوی تلفیق طب کهن با استانداردهای علمی طب نوین. نه از سر تعصب، که از سر درک یک حقیقت ساده: بیمار، فراتر از علائم جسمی، یک انسان است با روح، تجربه، و پیوندی عمیق با طبیعت.